عزت نفس

  • انتظارات و توقعات اشتباه: ضعف می کنید و در رویاهای تان شاهزاده سوار بر اسب یا دختر شاه پریان را می بینید که شما را از شرایط دشوار نجات می‌دهد و زندگی بهتری برایتان رقم می‌زند چنین چشم اندازی احتمالاً با نوع رابطه‌ای که در کودکی و نوجوانی تا پدر و مادرتان داشته‌اید در ارتباط است
  •  دائماً امتحان کردن شریک عاطفی:  “اون چطور میتونه حقیقت هم من رو دوست داشته باشه؟” ” اون واقعا عاشق من نیست،هست؟” این احساس ناامنی در درون، احساسات و رفتار شما را هدایت می‌کند. باور ندارید که طرف مقابل می‌تواند همه عمیقا شما را دوست داشته باشد بنابراین از هر فرصتی برای سنجش علاقه او استفاده می کنید تا او بتواند خودش را به شما اثبات کند البته در هر صورت او را باور نمی کنید و به او اعتماد ندارید شاید حتی با تصور اینکه شریک احساسی تان بالاخره شما را ترک می‌کند و باعث خراب شدن رابطه تان شوید پایان هر رابطه ای باعث میشود بگویید “گفته بودم من دوست داشتنی نیستم” در چنین شرایطی عمیقاً احساس پشیمانی می کنید.
  • احتیاط بیش از اندازه: اگر شاهد طلاق یا خیانت والدین خود بوده اید، احتمالا احساس می کنید که نمی توانید به طرف مقابل خود اعتماد کنید؛ حتی اگر نسبت به حس حفاظت و احتیاط خود آگاه باشید؛ احتمالاً می‌ترسید که  به خودتان اجازه عاشق شدن بدهید؛ بنابراین قبل از اینکه شریک عاطفی تان بخواهد ترکتان کند شما او را ترک می کنید یا اینکه عمیقا وارد هیچ رابطه ای نمی شوید اگر باور نداشته باشید که ممکن است مورد خیانت قرار نگیرید ممکن است احتمال آسیب عاطفی و قرار گرفتن در معرض آن،عمیقا احساس ترس کنید.
  • انعطاف پذیری بیش از حد: با وجود تمام شرایطی که می توانند به کاهش عزت نفس منجر شوند برخی از آنها به شدت انعطاف پذیر هستند برخی از آنها ذاتاً چنین خصوصیتی دارند و برخی دیگر نیز تلاش می‌کنند که علی‌رغم تمام تجربه های تلخ بتوانند توانایی  متعهد شدن رابطه مثبت و واقعی را به دست بیاورند شاید چیزی در زندگی چنین افرادی وجود داشته که این میزان از راهنمایی و حمایت را فراهم کرده است و به آنها کمک می کند که کم بودن عزت نفس را با انعطاف پذیری جبران کنند.
  • وسواس در انتخاب شریک عاطفی: کمبود عزت نفس باعث می شود تصور کنید که هیچ چیزی آسان یا به صورت طبیعی برای شما اتفاق نمی‌افتد بنابراین،این از آنجایی که خود را فردی دوست داشتنی نمیدانید احساس می کنید باید به هر نحوی که شده برای پیدا کردن شریک عاطفی تلاش کنید که البته هرگز به یک رابطه موفق منجر نخواهد شد. متاسفانه با این کار به یک فرد وسواسی و ترحم طلب تبدیل می شوید که می‌تواند توانایی شما برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرند. زمانی که یک رابطه مطابق با جدول زمانی و انتظارات شما پیش نمی‌رود و تحمل آن برایتان دشوار خواهد شد. دقیقا همین جاست که تلاش خود را دوچندان می کنید اما که طرف مقابل شما نمی توانند تا به پای شما حرکت کند.
  • بودن در پی امنیت مالی: آیا حاضرید که تمام امیدهای خود را تسلیم رابطه‌ای کنید که امنیت مالی شما درمان تعمیر شده باشد؟ این حالت در واقع نیاز شما به برقراری رابطه با فردی را نشان می دهد که صرفاً ظاهر خوب یا ویژگی‌های مثبت فیزیکی دارد، در حالی که بخش شرم‌آور درون خود را پنهان می کنید. این حالت همچنین باعث کنترل امنیت عاطفی می شود به بیان دیگر، شما می توانید میزان رضایت طرف مقابل زندگیتان را کنترل کنید، بدون این که عمیقاً به آن متعهد شوید. در این حالت ترجیح می‌دهید که امنیت مالی خود را تضمین کنید، حتی اگر بهای تمام احساساتی که ممکن است داشته باشید، تمام شود.
  • واردشدن به رابطه بدون داشتن تمایل به طرف مقابل: کمبود عزت نفس باعث میشود به فردی متعهد شوید که به شما علاقه مند است، حتی اگر علاقه ای به آن داشته باشید در این حالت، کمتر اهمیت می دهید که چه فردی را انتخاب می کنید. حتی ممکن است با رفتارهایی سازگار شوید که رضایت شما را جلب نمی کنند؛ تنها به این دلیل که فردی را در زندگی خود داشته باشید، حتی اگر کاملاً بدانید که خوشحال نیستید
  • ترس از صمیمیت: میزان صمیمیت و وابستگی در روابط شما در حال حاضر بوده است؟ اگر نه، پس این تجربیات برایتان خوشایند هستند. زمانی که رابطه شما رو به پیشرفت باشد، احساس ترس می کنید؛ چرا که روابط ساده برای شما غریبه و مصنوعی هستند. ممکن است در چنین حالتی عقب‌نشینی کنید و از لحاظ عاطفی و جنسی نیز فاصله بگیرید.

دیدگاهی بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *