همه چیز در جهان از ترکیب عناصر اصلی یعنی آتش،هوا،آب،خشک تشکیل شده است و هر یک از عناصر طبیعت و کیفیت خاص خودش را دارد و برحسب این کیفیت ها بر ضد یکدیگرند.
کیفیت ها چهار نوع هستند :
1. گرمی
2. سردی
3. خشکی
4. تری
بر حسب اثر این کیفیت ها بر هم 9 نوع مزاج بوجود می آید که چهار نوع آن مفرد و چهار نوع مرکب و یک نوع معتدل هستند.
چهار نووع مفرد :
1. مزاج گرمی : اگر گرمی بر سردی غلبه کند و خشکی و تری نتوانند بر همدیگر غلبه کنند.
2. مزاج سردی : اگر سردی بر گرمی غلبه کند و خشکی و تری نتوانند بر هم غلبه کنند.
3. مزاج خشکی :اگر خشکی بر تری غلبه کند و گرمی و سردی نتوانند بر هم غلبه کنند.
4. مزاج تری : اگر تری بر خشکی غلبه کند و گرمی و سردی نتوانند بر هم غلبه کنند.
چهار نوع مرکب :
1. مزاج گرم و خشک : اگر گرمی بر سردی و خشکی بر تری غلبه کند.
2. مزاج گرم و تر : اگر گرمی بر سردی و تری بر خشکی غلبه کند.
3. مزاج سرد و خشک : اگر سردی بر گرمی و خشکی بر تری غلبه کند.
4. مزاج سرد و تر : اگر سردی بر گرمی و تری بر خشکی غلبه کند.
و نوع آخری آن است که اگر گرمی و سردی و همچنین خشکی و تری نتوانند بر هم غلبه کنند مزاج معتدل پدید می آید.
هر اندامی در بدن مزاج منحصربه فرد خودش را دارد و در آن مزاج به اعتدال رسیده است مثلا قلب مزاج گرم و خشک ، مغز مزاج سرد و تر ،استخوان مزاج سرد و خشک .
اعتدال مزاج هر اندامی حدی دارد که اگر از آن حد خارج شود بیمار می شود مثلا اگر مزاج قلب که گرم و خشک است به مزاج استخوان که سرد و خشک است گرایش پیدا کند فاسد و اعتدالش باطل و در نتیجه بیمار می شود.
همه اندام های بدن در کنار یکدیگر به اعتدال رسیده اند و مزاج کلی بدن را تشکیل می دهند و بدین صورت هر بدن مزاج خاص خودش را دارد و هیچ دو بدنی در دنیا پیدا نمی شود که مزاجی برابر از نظر اعتدال داشته باشند مثل اثر انگشت که منحصر به فرد است.به همین خاطر افرادی با هیبت ها و چهره های گوناگون در سرتاسر جهان آشکار شده است.
همچنین هر بدنی حد اعتدال دارد به گونه ای که اگر از آن خارج شود بیمار می شود و همچنین مردمان هر اقلیمی یا هر شغل و صنفی حد اعتدال دارد و در نتیجه مزاج از نظر حد اعتدال و قیاس مزاج ها بصورت زیر طبقه بندی می شود :
1. مقایسه سایر موجودات با بدن انسان که در اینجا بدن انسان میزان است.
2.مقایسه انسان با محیط اطرافش که در اینجا هم بدن انسان میزان است.
3.مقایسه بدن انسان ها باهم که در اینجا میزان حد اعتدال است که حد بالا و پایین دارد.
4.مقایسه در میان افراد یک صنف خاص که در اینجا هم صنف مورد نظر حد پایین و بالا دارد.
5.مقایسه مزاج اندام های بدن بدین صورت که مثلا مزاج استخوان که سردو خشک است و خشکی آن بیشتر از خشکی سایر اندام ها می باشد و این مزاج خاص استخوان است و بس و اگر اندام دیگری این مزاج را پیدا کند از حد اعتدال خودش خارج شده است.
لازم به ذکر است که در میان همه موجودات و نباتات و جامدات مزاج انسان معتدل ترین است و در میان مردمان همه اقلیم ها مزاج مردم خط استوا معتدل تر و در میان همه اندام ها پوست معتدل تر و از تمام نقاط پوست ، پوست کف دست معتدل تر و از میان تمام نقاط آن سر انگشت ها معتدل تر و در میان تمام انگشت ها ، پوست سر انگشت اشاره معتدل ترین است . بنابر این پوست انگشت اشاره در جهان معتدل ترین نقطه محسوب می شود و به علت آنکهپوست جسمی متشکل از لیف عصب ها و از رگ های باریک بافته شده و حرارت آن رگ ها و حرارت خون آن و سر لیف عصب ها باهم به حد اعتدال واقعی رسیده اند و اگر آب سرد و گرم را باهم مخلوط نمائیم به گونه ای که هیچ یک بر دیگری غلبه نکنند انگشت اشاره با لمس آن هیچ حسی نمی کند مثل اینکه جراحتی پیدا کنی و حسش نکنی چون هم آب معتدل است و هم پوست انگشت اشاره . و این کار خداوند متعال است که پوست بدن انسان را اعتدال راستین قرار داده تا بواسطه آن تمام اندام ها را قیاس کنیم.
اگرتمام اندام ها را با پوست انگشت قیاس کنیم :
اندام های گرم تر به ترتیب قلب ،خون شریان ها،کبد،صفرا،گوشت،رگ شریان ها،رگ های دیگر،پوست.
اندام های سرد تر به ترتیب بلغم ،مو،استخوان،غضرف،رباط،وتر،غشاء،عصب،نخاع،مغز.
اندام های تر به ترتیب بلغم ،خون،مغز،پیه،کبد،طهال،گوشت عضله،گوشت قلب.
اندام های خشک به ترتیب مو،استخوان،غضرف،رباط،وتر(الیاف پیوند دهنده عضله و استخوان ) ،غشاء،رگ،عضله های حرکتی،قلب،عصب های حسی و حرکتی.
پس نتیجه می گیریم که قلب گرم ترین و بلغم سردترین و همچنین تر ترین و م خشک ترین اندام ها هستند.
منبع : کتاب اول ذخیره خوارزمشاهی